جستجو
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع گفتگو، ۱۳۳۴ ق
سواد وکالت نامه خانم ماه، دختر مرحوم میرزا آقای محرر شرعیات و همسر مرحوم حاجی محمود تاجر [ناخوانا]، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای رفع دعوی مشهدی حسین دست فروش با همسر مرحوم موکل بر سر خانهای واقع در محله بالاگذر از محلات شیراز
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع گفتگو، ۱۳۳۲ ق
وکالت نامه محمد حسن صاحب تاجر، پسر حاجی ابوالقاسم تاجر شیرازی، به میرزا زین العابدین، پسر حاج محمد حسن شیرازی، جهت قیام و اقدام در باب رفع گفتگو با خدیجه سلطان، دختر حاجی کوچک خان کامفیروزی
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع دعوی، ۱۳۳۰ ق
وکالت نامه هدایت الله نجار شیرازی، پسر مرحوم [ناخوانا] کریم شیرازی، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای رفع دعوی دختر مرحوم حاجی توکل خان
-
۱تصویر
وکالت نامه، ۱۳۳۰ ق
وکالتنامه حاجی محمد اسماعیل معمار به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای رفع دعوی و ادعای دختر مرحوم آقا عبدالحسین
-
۱تصویر
وکالت نامه
سواد وکالت نامه بی بی خدیجه، دختر مرحوم مشهدی علی محمد و همسر مشهدی علی اکبر، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای رفع دعوی حاجی محمد حسین، پسر مرحوم حاجی محمد باقر پالان دوز
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع ادعا، ۱۳۳۲ ق
وکالت نامه غلام حسین طباخ، پسر مرحوم علی مراد شیرازی، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای رفع ادعا و گفتگوی خانم رباب، دختر مرحوم کربلایی عباس شیرازی، علیه او
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع دعوا، ۱۳۴۰ ق
وکالت نامه رباب سلطان، همسر استاد محمد هادی خیاط، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه در خصوص دعوی خود و علی اصغر (پسر مرحوم حاجی محمد اسماعیل)
-
۲تصویر
نامه درباره رسیدگی به اختلاف، ۱۳۲۸ ق
نامه [ظفرالسلطنه از] اداره ایالتی فارس به حکومت شهر برای رسیدگی به اختلاف در مورد یک باب خانه، بین میرزا زین العابدین (وکیل مادر میرزا عبدالله) و میرزا علاءالدین
-
۱تصویر
وکالت نامه، ۱۳۳۲ ق
سواد وکالت نامه عبدالکریم به میرزا زین العابدین برای جواب دادن به عریضه مخدره خانم عطاء در عدلیه
-
۲تصویر
نامه درباره بدهی مشهدی علی اکبر به خانم محترم محمودزاده، ۱۳۱۴ ش
نامه به ریاست محکمه شیراز درباره دعوی خانم محترم محمودزاده ثاقب علیه مشهدی علی اکبر ده کره درباره مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه ریال؛ خانم محترم این مبلغ را به مبلغ دویست ریال مصالحه کرده و مشهدی علی اکبر ادعا میکند که دویست ریال را به عنوان ودیعه در صندوق اجراء عدلیه گذاشتهاست. در برگه دیگر آمده است که از قرار معلوم علی اکبر پول را در اجراء نگذاشته است.